سیری بر تاریخ هزاره ها در پاکستان
قسمت پنجم
حوادث ناگوار و خونین در تاریخ هزاره های پاکستان..

پس از جابجای هزاره ها در شالکون هند بریتانیایی با وصفیکه ایم مردم از همه وقایع خود را مصئون فکر میکردند در سال 1935 میلادی زلزله شدیدی شهر کویته کنونی را به ویرانه یی مبدل ساخت که دران شمار زیادی از ساکنین این شهر به کام مرگ رفتند . درمیان قربانیان این حادثه به اندازه سهم خود هزاره ها نیز شامل بودند که سانحه این زلزله تا کنون ازاذهان اهالی کویته نرفته است و یک سانحه بزرگ و جبران ناپذیر تاریخی از نگاه خسارات مالی و تلفات انسانی دراین شهر بحساب می اید .
سانحه دیگری که یکی از سانحه های خونین برای مردم هزاره کویته بود ، واقعه درگیری میان هزاره های کویته و پولیس این شهر بود . این واقعه بتاریخ 6 ماه جولای سال 1985 میلادی بوقوع پیوست .
دراین واقعه مردم هزاره در خیابان علمدار گرد هم امده و تظاهرات امنی را برای پشتیبانی و حمایت از خواسته های مفتی جعفر حسین رهبر فقید شیعیان پاکستان و همنوایی با رهبر تازه و جوان حجت الاسلام سید عارف حسین حسینی براه انداختند .
اما درقسمتی از خیابان علمدار یعنی امام بارگاه قندهاری ها که مرکز تجمع هزاران تن از راه تظاهر کننده گان بحساب می امد پس از صحبتهای سخنرانان توسط مجری برنامه اعلان گردید که تظاهرات اغاز میشود و این تظاهرات یک تظاهرات امنی خواهد بود که در پیشاپیش آن علما ، به ادامه آنها متنفذین و موسفیدان قوم و در اخیر جوانان در حرکت میباشند و هیچ کسی خلاف دستور العمل اعلام شده حرکت نمیکند در همین موقع دسته های از پولیس سد راه تظاهر کننده شد در حالیکه مجری برنامه اعلام مینمود که پولیس راه را بروی تظاهر کننده گان باز کند و این تظاهرات حق ما است ، اما به دستور فرمانده پولیس محلی ، پولیس با حرکت مردم به طرف ادامه دادن تظاهرات ، ا بتدا تیر اندازی هوایی نمودند و به ادامه ان گاز های اشک اور را بین تظاهر کننده گان پرتاب نمودند که درنتیجه ادامه نظاهرات متوقف و درگیری شدیدی بین نیروهای پولیس و هزاره ها اغاز شد که تا حوالی عصر هفده تن از موسفیدان و جوانان هزاره و شیعه به شهادت رسیدند و طبق گزارشات که مدت ها بعد پخش شد در حدود شصت تن از سربازان پولیس کشته شده بودند . با غروب آفتاب مردم منتشر شده به خانه های شان رفتند ، اما نیروی اردوی پاکستان ساحه خیابان علمدار و نواحی ان را که مناطق هزاره نشین بود تحت محاصره قرار داده و حکومت نظامی اعلان نمود که در نتیجه ده ها تن از شخصیت های معروف و علمای هزاره را از منازل شان کشیده و زندانی نمودند و صدها تن بیگناه دیگر را که بیشترین شان مهاجرین بودند و در مسافرخانه های سرای نمک اقامت داشتند باز داشت نموده و روانه زندان ساختند که پس از مدتی همه مهاجرین را روانه کمپ سرخاب و پنجوایی در اطراف کویته نمودند.
حکومت نظامی چندین روز ادامه یافت و حکومت اعلان نمود که مردم باید سلاح های شخصی شانرا تحویل حکومت نمایند . که با این روند تعداد مردم داوطلبانه سلاح های دست داشته شخصی شانرا تحویل حکومت نظامی نمودند .
این حرکت هزاره ها درکویته هم به نفع شان تمان شد و هم به ضرر شان .
پس از دهه نود میلادی تضاد های مذهبی در سرتاسر پاکستان افزایش یافت و جنگ های سخت مذهبی بین شیعه ها با پیروان عقیده تند رو وهابی بنام سپاه صحابه بوقوع پیوست . اگرچی این جنگها هیچ گاهی در رویا رویی همدیگر رخ نداد ، بلکه تمام این جنگ ها ، جنگ های ترورستی بود اما شخصیت های معروف شیعه را در پاکستان قربانی خود ساخت که آغاز ان با ترور و شهادت عارف حسین حسینی رهبر شیعیان پاکستان در شهر پشاور بتاریخ 5 اگست 1988 شد .
این حزب در عصر حاکمیت جنرال ضیاالحق رهبر نظامی پاکستان ، بنام انجمن سپاه صحابه توسط مولوی حق نواز جهنگوی تاسیس گردید و از پشتیبانی کامل دولت و کشور های عربی برخوردار بود . رهبری این حزب را در ابتدا مولانا حق نواز جهنگوی بر عهده داشت . مولوی حق نواز در یک عملیات گروه پاسبان وابسته به تحریک جعفریه کشته شد و پس از کشته شدن وی مولانا ضیاالرحمن فاروقی به رهبری این حزب گماشته شد . مولانا فاروقی به اتهام قتل عام شیعیان در قبرستانی در لاهور بازداشت شد و هنگام داد گاه در پیش روی داد گاه توسط انفجار بمب کنترول از راه دور کشته شد . بعد از کشته شدن فاروقی ، مولانا اعظم طارق رهبری این حزب را عهده دار شد که وی نیز در سال 2002 در اسلام اباد توسط افراد ناشناسی به قتل رسید و پس از وی مولانا احمد رهبری این حزب را به عهده گرفت . با ترور مولانا جهنگوی این حزب شاخه نظامی خود را بنام لشکرجهنگوی به فرماندهی ریاض بسرا تشکیل داد که بیشترین ترور های مذهبی و فرقه یی را در پاکستان همین گروه انجام داده و میدهد .
جنگ های فرقه یی شهر های کراچی ، لاهور، اسلام اباد ، ملتان ، پشاور ، دیره اسمعیل خان ، جهنگ ، گلگت ، پاره چنار و غیره را سخت متاثر ساخت اما شهر کویته امن ترین شهر بحساب می امد . درسال 1999 میلادی حملات ترورستی بالای مردم هزاره و شیعه کویته اغاز شد که ابتدا ی ان بتاریخ 5 اکتوبر 1999 موتر یک جوان هزاره بنام نجف علی توسط ترورستان کرایه گرفته شده و پس از انکه وی را ناجوان مردانه به شهادت میرسانند ، توسط موتر وی بالای سردار نثارعلی هزاره وزیر تعلیم وتربیه ایالتی بلوچستان حمله نمودند که در نتیجه سردار نثار علی زخمی و راننده اش صفدر علی به شهادت رسید . اما پولیس اتهام قتل را به دوش مالک موتر شهید نجف علی انداخته و ورثه مقتول نجف علی را تحت تعقیب و تحقیق قرار دادند . به ادامه ان شماری از افراد بیگناه هزاره که بیشتر راننده گان بودند با موتر های شان ربوده شده و به قتل میرسیدند . مقامات امنیتی موضوع را سرقت تلقی داده و دوسیه ها را در الماری ها حفظ میگردید .
بتاریخ هشتم جون 2003 میلادی موتر حامل سربازان پولیس که همه افراد پولیس تحت اموزش و هزاره و شیعه بودند در منطقه خیابان سریاب هدف تیر اندازی باند لشکر جهنگوی قرار گرفت که در نتیجه دوازده تن از بهترین جوانان و فرزندان دلیر هزاره جام شهادت نوشیدند و شماری هم زخم برداشتند . با این عمل غیر انسانی ، برای بار اول چهره دشمن اصلی بی نقاب گشته و به همگان به شمول دولت واضح گردید که طراح و اجرا کننده برنامه اصلی کی ها بوده اند .
بتاریخ چهارم جولای سال 2003 میلادی روز جمعه ، سانحه المناکی در امام بارگاه مرکزی ( امام بارگاه کلان ) شهر کویته رخ داد که در این حادثه در حین ادای نماز جمعه سه نفر ترورست مربوط باند لشکرجهنگوی سپاه صحابه ، که در بدن های خود بمب هارا بسته بودند وارد مسجد شده و بااغاز تیر اندازی چند تن از نماز گزاران را بشمول سید یونس موسوی راننده امام جمعه ، که در حال کنترول در دروازه دخولی امام بارگاه بودند به شهادت میرسانند . ترورستان با سه کلاشنکوف بالای صف های نمازگذاران در داخل صحن مسجد تیراندازی را شروع میکنند که درهمین حال یکی از این درنده گان توسط تیر اندازی متقابل محافظین امام جمعه زخمی میگردد و بعد توسط یک نماز گزار بنام حاجی عبدالواحد قندهاری دستگیر میشود که این وحشی بمب های را که در بدنش بوده منفجر میسازد و حاجی عبدالواحد با چند تن دیگر نیز به شهادت میرسند .
این قضیه در حالیکه دولت را سخت تکان داد و رئیس جمهور وقت پاکستان پرویز مشرف در بیانیه اش خطاب به مردم هزاره ، به انان تصلیت گفته و از مردم هزاره خواست تا خونسردی خودرا حفظ نمایند و با عمل بالمثل آب در آسیاب دشمن نریزند . حکومت ایالتی چند روز را ، حکومت نظامی اعلان نمود و به هزاره ها اجازه داد که جنازه های شان را دفن نمایند و مراسم فاتحه خوانی شهدا را برپادارند . اما در روز هفتم شهدا ، شخصی بنام طاهر خان در یک صحبت بی باکانه اش که اصلا از سوی استخبارات برنامه ریزی شده بود به همکاری تعداد محدودی از جوانان احساساتی و نا اگاه غائله ئی را براه انداختند که در نتیجه نه تنها به خون شهدا خیانت شد بلکه نزدیک بود نزاع و خون ریزی میان خود هزاره ها بوقوع بپیوندد که اگر از این حرکت ممانعت به عمل نمی امد ممکن مانند جنگ های خونین احزاب در هزاره ستان صد ها تن جوان هزاره بی گناه و نا اگاهانه بکام مرگ میرفتند .
بتاریخ دوم مارچ سال 2004 روز عاشورای حسینی حینیکه تمام دسته های عزاداری در بازار کویته در حال عزا داری بودند ، حوالی ساعت یک و هفت دقیقه بعد از ظهر در حالیکه اولین دسته عزاداران دسته امام بارگاه ناصر اباد در لیاقت بازار نشسته بودند ، از منزل بالائی بانو مارکیت که یک مارکیت کوچک ساعت فروشی است ، سه نفراز اعضای لشکر جهنگوی، با کلاشنکوف های دست داشته شان ابتدا تیر اندازی را شروع میکنند و به ادامه نارنجک های دست داشته خود را پرتاب مینمایند ، که در نتیجه چندین تن از کودکان ، جوانان و پیره مردان حسین وار جام شهادت مینوشند . شماری از جوانان داخل دسته که با سلاح های سبک مسلح بودند مهاجمین را هدف تیر اندازی قرار میدهند که در نتیجه هر سه مهاجم به قتل میرسند . اما قضیه از سوی فرماندهی پولیس ضد ترورزم برعکس جلوه گر میگردد و با دادن حکم تیر اندازی به نیروهای تحت امرش ، دسته های عزارداری و عزاداران را هدف تیر اندازی قرار میدهند . که در نتیجه چندین تن دیگر از جوانان عزادار توسط تیراندازی پولیس جام شهادت مینوشند .
تدفین شهدا در روز یازدهم محرم الحرام توسط راهپیمایی ده ها هزار انسان انجام شد و سه روز مراسم فاتحه خوانی انجام گرفت که شمار زیادی از رهبران سیاسی ، سران اقوام و متنفذین ملیت های مختلف ساکن در پاکستان در این مراسم شرکت نمودند و با ملت مظلوم هزاره اظهار همدردی و همکاری نمودند . پس از ایام عزاداری عاشورا شمار زیادی از رهبران و نمایندگان اهل تشیع از سرتاسر پاکستان مانند : علامه سید ساجدعلی نقوی قائد ملت جعفریه پاکستان ، علامه عباس کمیلی رهبر پاکستان جعفریه الاینس ، سید محمد تقی نقوی یک از علمای مشهور پنجاب ، سید ضیا الدین رضوی روحانی جوان و رهبر شیعیان در نواحی گلگت و بلتستان ، سید فخرامام عضو پارلمان از پنجاب ، و ده ها تن دیگر از متنفذین از سرتاسر پاکستان برای اظهار همدردی خانواده های شهدا ومردم هزاره و شیعه کویته ، به کویته امده و به مردم تسلیت گفتند .
تا کنون ده ها جوان و دانشمند این قوم توسط گروه مخالف در مناطق مختلف پاکستان به شهادت رسیده اند که حادثه مهم و غمبار شهادت چهارتن از افسران پولیس در سریاب رود کویته در اغاز سال 2009 میلادی یکی از این حوادث میباشد .
شهید حسین علی یوسفی یکی از چهره های سیاسی ، ملی و فرهنگی هزاره ها که در زنده گی اش بجز خدمت به مردم آرمان دیگر نداشت و مدتی بود که بحیث رهبر حزب دموکراتیک هزاره ها در کویته فعالیت مینمود بتاریخ 26 جنوری 2009 حوالی ساعت ده صبح در مقابل دفتر کارش در خیابان مرکزی شهر توسط یک حمله ناجوان مردانه دشمنان مردم جام شهادت نوشید . روحش شاد باد

شهید سید طالب اغا سیاست مدار و تاجر
شهید مولانا حسن ذاکری بلتستانی روحانی
شهید انجنیر محمد اشرف چنگیزی
شهید محمد اصف تاجر برادر جنرال محمد موسی جعفری جنرال پولیس.
در هفته گذشته بیش از ده تن افراد بیگناه مردم ما که تماما غریب کار بودند توسط باند های ترورستی در مناطق مختلف شهر کویته به شهادت رسیده اند که بزرگترین گناه شان هزاره بودن و شیعه بودن شان است ، قابل یاد آوری است که مردم ما در پاکستان توسط دو گروه و به دو جرم به شهادت میرسند .
یکی توسط گروهک سپاه صحابه و بنام شیعه و دوم توسط گروهک ترورستی ملی گراهای بلوچ به جرم هزاره بودن که یکی مذهب و عقیده هزاره هارا تحمل نمیتواند و دومی رشد اقتصادی و فرهنگی این ملت را تحمل نتوانسته و به شیوه های مختلف انان را به شهادت میرسانند.
روز 21 مارچ 2010 تظاهرات عظیمی توسط مردم هزاره کویته به رهبری حزب دموکراتیک هزاره به همین مناسبت و اعتراض علیه سکوت دولت بلوچ ها که از کورنر و وزیر اعظم ایالتی تا بزرگان دولت همگی مربوط به قوم بلوچ هستند و قاتلین مردم ها هم همین بلوچ ها میباشند ، درشهر کویته براه انداخته شده بود که از دولت و جامعه جهانی خواهان رسیده گی به موضوع قتل انسان های بی دفاع هزاره در کویته پاکستان شدند .

فهرست شهدای که در سانحه های مختلف جام شهادت نوشیده اند :
شهید کیپتن محمد هادی ، شهید انور علی ، شهید زاهد رضا ، شهید غلام عباس ، شهید احمد علی ، شهید سید فیاض حسین ، شهید قنبرعلی ، شهید محمد رضا ، شهید سید امیر شاه ، شهید عبدالقدوس ، شهید غلام علی ، شهید علی جان ، شهید محمد علی ، شهید اعجاز حسین ، شهید خادم حسین ، شهید حاجی عبدالواحد ، شهید حسین علی و شهید مشتاق حسین .
فهرست شهدای که دربین موتر سوزوکی در مسیر راه هزاره تان به شهادت رسیدند:
شهید عباس علی ، شهید محمد باقر، شهید محمد علی ، شهید عبدالحسین ، شهید ذاکرحسین ، شهید عابد حسین ، شهید غلام عباس ، شهید پرویز علی ، شهید سجاد حسین ، شهید محمد نبی ، شهید محمد جواد و شهید غلام حسین حسینی .
فهرست شهدای سانحه نماز جمعه که بتاریخ چهارم جولای 2003 در امام بارگاه کلان به شهادت رسیدند :
شهید عبدالله ، شهید اسحق علی ، شهید برات علی ، شهید بومان علی ، شهید حسن رضا ، شهید حوالدار محمد علی ، شهید ذیشان علی ، شهید رمضان علی ، شهید سید اسمعیل شاه ، شهید سید حسین ، شهید سید حکیم ، سهید سید عبدالحسین ، شهید شبیراحمد ، شهید شیر محمد ، شهید ظهیر عباس ، شهید لیاقت علی 7 ساله ، شهید محمد ابراهیم 16 ساله ، شهید محمد باقر، شهید محمد حسن ، شهید محمد رضا ، شهید عارف حسین 18 ساله ، شهید عبدالعلی 18 ساله ، شهید عنایت الله 19 ساله ، شهید غلام شاه 16 ساله ، شهید غلام علی 65 ساله ، شهید محمد سمیع 65 ساله ، شهید محمد طاهر 9 ساله ، شهید محمد علی ، شهید محمد علی معروف به کاظم ، شهید مظهر حسین ، شهید ملا جمعه خان 65 ساله ، شهید منظور حسین ، شهید نادر علی ،شهید کامران علی 13 ساله ، شهید محمد یوسف 12 ساله ، شهید صادق علی 18 ساله شهید محمد کریم 16 ساله و شهید سید نصار حسین .
فهرست شهدای که در سانحه های مختلف به شهادت رسیده اند :
شهید محمد عیسی ثاقب استاد دانشگاه بلوچستان درمقابل داشنگاه بتاریخ 16 مارچ 2002 به شهادت رسید . شهید ذاکر حسین پولیس در اوایل اپریل 2007 در حین انجام وظیفه به شهادت رسید . و در ماه جنوری 2009 شهید دی اس پی حسن علی و سه تن از همراهانش توسط دشمنان مردم ما به شهادت رسیده اند .


منابع کتاب از کربلای معلی تا کربلای کویته شهدا ویلفر آرگنایزیشن کویته پاکستان
سایت وزین کویته پاکستان به مدیریت محترم عبدالله رفیعی
تصاویر ازسایت وزین جمهوری سکوت